توقعى را که انقلاب از سپاه دارد، از بقیهى سازمان ها ندارد
گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب در ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
** ایمان و تعبد تنها وسیله ای که می تواند سپاه را از سایر نیروهای نظامی عالم متمایز کند
شما که اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى هستید، شما که فرماندهان و
مسؤولان و مؤثرترینِ در این نظام هستید، باید توجه کنید، آن چیزى که شما را
از یک ارتشِ مجهزِ مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل، لیکن بىایمان ممتاز
مىکند، ایمان و تعبد است؛ یعنى اعتقاد به غیب و تأثیر فعل و انفعالات
غیبى، که در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمزش، عبارت از
تقواست؛ یعنى عمل کردن به تکلیف شرعى. این، تنها وسیله ای است که
مىتواند شما را از سایر نیروهاى انقلابى و نظامى عالم ممتاز کند؛ والّا
نیروى نظامىِ مجرّبِ کارکشتهى زرنگِ باهوشِ درسخواندهى شجاع و حتّى
فداکار، در دنیا کم نداریم. (سخنرانى در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و رؤساى دفاتر نمایندگى ولىّ فقیه در این نهاد 29/6/69)
** سپاه پاسداران مجموعه ای که وجودش برای کشور و اهداف والای آن ضروری است
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعهاى است که وجودش امروز براى کشور و
ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى
و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست.
یک مجموعه نظامى مىتواند با شکلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و
با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى،
همه سازمانهاى نظامى به یک معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف
خدایى هستند. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه تاریخ 24/6/78)
** تمام دشمنان انقلاب مقابل سپاه پاسداران صف بسته اند
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدف
هاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه
دشمن دارد و دشمنى دارند، بهطور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بستهاند
و حضور دارند؛ چون پاسدارِ انقلاب است. همه آن نیروهایى که در این طبیعتِ
«خدا ساخته» و در این قوانین و سنن الهى براى دفاع از انقلاب و از حقانیّت
اسلام وجود دارد - همه آن نیروهاى معنوى، همه آن تواناییها و استعدادهاى
درونى - همه درخدمت این مجموعهاى است که براى دفاع از انقلاب پدید آمده
است. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه تاریخ 24/6/78)
** کارنامه درخشان سپاه در میدان مجاهدت و مقاومت
کارنامهى سپاه در این سى و چند سال، یک کارنامهى درخشان است؛ این کلمه
را به عنوان یک کلمهى متعارف و معمول و جارىشوندهى بر زبان در خیلى جاها
عرض نمیکنم، واقع قضیّه این است. کارنامهى سپاه در این مدّت در واقع
نمایشگرتجربهى یک ملّت است؛ یعنى اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را می
توان در این کارنامه مشاهده کرد؛ چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد.
میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)
** تربیت باهوش ترین و قوی ترین فرماندهان نظامی هنر سپاه پاسداران است
باهوشترین و قوىترین فرماندهان نظامى را (سپاه پاسداران) تربیت کرد؛ این
کسانى که در سنین جوانى و کمتر از سى سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگىها
استراتژیستهاى برجستهى میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامى ندیده
بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضاى نورانى است، تربیت
این سازمان بناگذاشته شدهى بر مبناى ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهاى
برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آنها را فراموش نخواهد کرد -
تربیت کرد؛ این هنر سپاه است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)
** ایستادگی، استقرار و ثبات قدم در راه نورانی اهداف و آرمان ها از مهم ترین نقاط قوت سپاه است
یکى از بخشهاى مهمّ کارنامهى سپاه، انقلابى زیستن و انقلابى ماندن سپاه
است؛ یعنى حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوىبنیه را از
مسیر اصلى و درست، به بهانهى اینکه دنیا تغییر کرده، زندگى تغییر کرده،
منحرف کند؛ بهانههایى که میشنوید و مىبینید که مىآورند، براى وادادگى
بهانه مىآورند، براى پشیمانى بهانه مىآورند؛ بهانه هم این است که دنیا
تغییر کرده، همه چیز عوض شده. خب، یک چیزهایى عوض نمیشود؛ از اولِ تاریخ تا
امروز حُسن عدالت و عدالتطلبى انسان تغییر نکرده، زشتىِ ظلم تغییر نکرده،
حُسن استقلال ملّى و عزّت ملّى تغییر نکرده، اینها و بسیارى از اصول دیگر
که تغییرپذیر نیست. اینکه دنیا تغییر کرده، بهانه نمیشود براى اینکه ما
رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد،
راه عوض میشود؛ یکى از مهمترین نقاط قوت سپاه ایستادگى و استقرار و
ثباتقدم در این راه نورانى است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)
** سپاه باید عرصه سیاسی را بشناسد
لزومى ندارد حتماً سپاه در عرصهى سیاسى برود به پاسدارى بپردازد، امّا
باید عرصهى سیاسى را بشناسد. این خلط مبحثى که بعضى میکنند باید بدقّت
روشن بشود؛ نمیشود یک مجموعهاى به عنوان بازوى نگاهبان و پاسدار انقلاب در
کشور تعریف بشود، امّا در زمینهى جریان هاى گوناگون سیاسى - بعضى
انحرافى، بعضى غیرانحرافى، بعضى وابسته به اینجا و آنجا - چشمِ بسته و
ناآگاه و نابینا داشته باشد، این معنى ندارد؛ باید بداند که از چه میخواهد
دفاع کند. اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فرو بکاهیم به چالشهاى سیاسى و
خطّى و جناحى و مقابلهى زید و عمرو با یکدیگر، این سهلنگرى است، مسامحه
است، سهلانگارى است؛ چالش انقلاب اینها نیست. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)
** کار سپاه متکی به معنویت است
مکرّر عرض کردهایم کار سپاه متّکى به معنویّت است؛ معنویّت منافات با
پیشرفتهاى علمى و ابتکارات گوناگون علمى و عملى و شیوههاى نو و
سازماندهىهاى هوشمندانه ندارد. نه اینکه خیال کنیم وقتى چشم انسان به
معنویّت است، به ظواهر [نپردازد]؛ نخیر، بهترین و هنرمندانهترین شیوههاى
رزمى را در صدر اسلام، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و مسلمانها در عرصههاى
جنگ از خودشان نشان میدادند؛ در دورهى ما هم در دفاع مقدّس، نیروهاى
انقلابى - چه سپاه، چه ارتش، چه مجموعهى نیروهاى انقلاب - هنرمندانهترین
تاکتیکها و روشها و شیوههاى کارى را در پیش میگرفتند. معنویّت منافات
ندارد با پرداختن به اصول مادّى کار و تنظیم درست کار؛ بایستى این معنویّت
را حفظ کرد. این معنویّت اساس کار است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)
** سپاه پاسداران پدیده ای بی نظیر در تاریخ
به نظر من، سپاه در تاریخ شناختهشدهى خود ما، یک پدیدهى کمنظیر، شاید
هم بىنظیرى است؛ یعنى موجودى است که ولادت و رشد و نماى آن، در صحنهى
انقلاب، آن هم در عرصهى دشوارترین آزمونهاى انقلاب بود. در اول جنگ، سپاه
چیز کوچکى بود؛ طفل تازهبهدنیاآمدهاى بود؛ منتها تغذیهى صحیح و پىدرپى
این موجود پدیدآمدهى در بستر انقلاب اسلامى از مواد جارى انقلاب، او را
خوشبنیه و قوى و بالنده کرد و کرد، تا آن روزى که حقایق انقلابى، اولین
معجزنمایی ها را به دست این جوانان در جبهه انجام داد: تودههاى بىشکل، به
شکل یگانهاى منظم درآمدند؛ عشقها و شورهاى بىمهار، در چارچوب قواعد و
قوانین زبدهى رزمى مشغول کار شدند؛ عشاق فداکارى و جهاد، راه منطقى و
عاقلانهى جهاد موفق و منظور نظر پروردگار را در تجربهها پیدا کردند. هر
کدام از اینها، یک مرحلهى حرکت شما به پیش بود. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 27/6/70)
** توقعى را که انقلاب از سپاه دارد، از بقیهى سازمان ها ندارد
چند اصل در سپاه، اصول تخلفناپذیر است؛ اول، اصل تدین و تقواست. آدم
بىتدین و بىتقوا، سپاهى نیست. نمىگوییم که از حوزهى اعتبار کشور ما
خارج است؛ نه، به ارگان دیگر، یا جاى دیگر برود؛ باب این مجموعه نیست. این
مجموعه، آدم متدین و متقى لازم دارد. شما مىدانید که من هیچوقت به خودم
اجازه ندادهام که هیچکدام از نیروها و سازمانهاى مسلح را - ارتش، دیگرانى
که بودند و حالا جزو نیروهاى انتظامى شدهاند - تحقیر کنم؛ همیشه تجلیل
کردهام؛ لیکن توقع ما ازسپاه، یک چیز دیگر است. آن حرف هم آشکار است، این
حرف هم آشکار است. توقعى را که انقلاب از سپاه دارد، از بقیهى سازمانها
ندارد؛ چون مسؤولیتى که این مجموعه مىتواند انجام بدهد، از بقیهى
مجموعهها این مسؤولیت را نخواستهاند. هر کسى که مسؤولیتش بیشتر است،
ارزشش بیشتر و سطحش بالاتر است. این تدین، آن چیزى است که بایستى در سپاه
موج بزند و روزبهروز بیشتر بشود. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 27/6/70)
** پاسداری سپاه یک مفهوم محافظه کارانه نیست
امروز من عرض میکنم هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم
محافظهکارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن
را میتوان با یک تفسیر محافظهکارانه معنا کرد. یعنى بگوئیم وضع موجود
انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمیگویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود
نیست. چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده است، آن هم پیشرفت
پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم شده. هدفها عوض نمیشوند. این اصول و
ارزشهائى که بر روى آن بایستی ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و
ارزشهائى هستند که در اهداف، مشخص شدهاند. هدف نهائى، تعالى و تکامل و قرب
الهى است. هدف پائینتر از آن، انسانسازى است؛ هدف پائینتر از آن، ایجاد
جامعهى اسلامى است با همهى مشخصات و آثار، که استقرار عدالت در آن باشد،
توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران 13/4/1390)
** دو حرکت درونی و بیرونی که باید در سپاه پیش برود
دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد: یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون
خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به معناى یک جزء پیشبرندهى
مجموعهى کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت
به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون
مجموعهىسپاه و خانوادهى سپاه آن حرکت پیشرونده و ترقىبخش و تعالىبخش را
انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعهى انقلاب،
ناکام خواهد ماند. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران 13/4/1390)
** وظیفه سپاه، پاسداری از انقلاب به عنوان یک موجود زنده و پوینده است
چیزى که شما پاسدار آن هستید، چیست؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. انقلاب،
یک حرف و یک حرکت دفعى نیست؛ یک حرکت مستمر است و اقتضائاتش در زمانهاى
مختلف، متفاوت است. کسانى که با انقلاب دشمنى مىکنند، با آنچه در بهمنماه
1357 اتفاق افتاد، دشمن نیستند؛ آنکه گذشت و رفت؛ آنها با یک موجود
زندهى حى و حاضر دشمن و مخالفند. پس انقلاب تداوم و حضور دارد. انقلاب،
زنده و پویاست. پاسدار انقلاب، پاسدار چنین موجود زنده و پویا و متحرک و
پیشروندهاى است. اگر این نبود، تا کنون انقلاب اسلامى و نظام اسلامى باید
ده کفن پوسانده باشد. اما موجود زنده را نمىشود دفن کرد و از تحرک باز
داشت؛ زنده است و زنده خواهد ماند. (بیانات در دیدار فرماندهان و گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت «روز پاسدار» 22/08/1378)
** نقش پاسداران در زندگی امروز و فردای بشر
من مىخواهم به شما عزیزان عرض کنم که سپاه پاسداران و هر پاسدار و هر کسى
در غیر کسوت پاسدارى که در قبال امانت اسلام و امانت انقلاب، براى خود
مسؤولیتى قائل است؛ در زندگى امروز و فرداى بشر، براى ارزشهاى اسلامى نقش
قائل است، باید توجه کند که با پایان یافتن جنگ، کار پایان نیافت؛ با گذشت
یک دهه و دو دهه از پیروزى انقلاب، تلاش خاتمه نیافت. دلیل واضح هم این است
که دشمنیها و عوامل مزاحم و معارض با این حرکت صلاح و فلاح، تمام نشده
است. (بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) 26/07/1377)
** امام خمینی (ره): اى کاش من هم یک پاسدار بودم!
جهاد در اختیار هرکس قرار نمىگیرد! جهاد با دشمن و در میدان خطر، در
اختیار هر کس قرار نمىگیرد! بعضى فقط هشت سال جهاد کردند. اما جهاد سپاه،
قبل از آن هشت سال شروع شده است و تا امروز هم ادامه دارد. این هم یک
امتیاز دیگر است و از آنهایى است که نیکان و بندگان صالح خدا غبطهى آن را
مىبرند؛ برجستهها به آن غبطه مىبرند. کلامى از امام نقل شد و ایشان هم
قطعا و یقینا آن را از دل فرموده بودند که «اى کاش من هم یک پاسدار بودم!»
روى این جمله دقت کنید که یعنى چه؟ امام کیست؟ آن مرد بزرگ فقیه عارف زاهدى
که در راه خدا، یکى از برجستههاى بىبرو برگرد است و هرکس در راه خدا
باشد، اهل هر دین و ملتى که باشد، همینقدر که اهل معنویت باشد، نور وجود
امام بزرگوار را درک مىکند. مىگفت: «اى کاش من هم یک پاسدار بودم! (بیانات در دیدار با گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 13/09/1376)
منبع : بسیج پرس